پیشنهاد وسوسه انگیزی که زن جوان را برای همیشه پشیمان کرد
زن جوان وقتی برای سقطجنین غیرقانونی به یک مطب زیرزمینی رفت، با پیشنهاد وسوسهکنندهای روبهرو شد که سرگذشت عجیبی را برایش رقم زد.
ادامه مطلب را دنبال کنید
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از همشهری ، چندماه پیش زنی به مطبی زیرزمینی در استان گیلان رفت تا بهصورت غیرقانونی سقط جنین کند. چند روز از زمانی که او متوجه شده بود باردار است گذشته بود و از آنجا که تازه ازدواج کرده بود و نمیخواست به این زودی بچهدار شود تصمیم به این کار گرفته بود. وقتی روی نیمکت نشسته و منتظر بود تا ماما را ببیند زنی به نام سهیلا کنار او نشست.
سهیلا به محض دیدن چهره پریشان زن باردار سر صحبت را با او باز کرد. وقتی متوجه شد که او قصد از بین بردن فرزندش را دارد سعی کرد تا او را از تصمیمش منصرف کند اما زن باردار تصمیم خود را گرفته بود و اصلا نمیخواست تحتتأثیر احساساتش عمل کند تا اینکه سهیلا پیشنهادی وسوسهانگیزی به او داد که زن باردار حاضر شد نظر خود را تغییر دهد.
سهیلا گفت که حاضر است کودک او را بعد از تولد گرفته و به خانوادهای که نمیتوانند بچهدار شوند، بفروشد. او گفت که با این کار پول خوبی نصیب هردویشان میشود. همین باعث شد که زن باردار بر سر دوراهی گیر کند. با قبول کردن پیشنهاد سهیلا هم کودکش زنده میماند و هم آینده خوبی در انتظارش بود برای همین دیگر حاضر نشد جنین خود را سقط کند و پیشنهاد سهیلا را برای بهدنیا آوردن فرزندش پذیرفت اما ماجرا به اینجا ختم نشد.
چندماه از این ماجرا گذشت تا اینکه مدتی قبل زن جوان نزد مأموران پلیس استان گیلان رفت و از عاملان مرگ نوزادش شکایت کرد. او به مأموران گفت: حدود 8ماه پیش در یکی از مراکز غیرقانونی سقط جنین با زنی به نام سهیلا آشنا شدم. قرار بود وقتی فرزندم به دنیا آمد آن را به قیمت 7میلیون تومان از من بخرد و به خانوادهای بدهدکه نمیتوانستند بچهدار شوند. پس از به دنیا آمدن او، سهیلا فرزندم را گرفت تا تحویل آن خانواده بدهد.
دل کندن از فرزندم خیلی برایم سخت بود اما واقعا نمیتوانستم از پس مخارج بزرگ کردن او بربیایم. در نهایت سهیلا فرزندم را گرفت و قرار شد روز بعد طبق قرار قبلیمان پول را به حسابم بریزد اما مرا سرکار گذاشت. او مرتب امروز و فردا میکرد تا اینکه او را تهدید به شکایت کردم. از او خواستم فرزندم را برگرداند؛ چرا که تصمیم گرفته بودم خودم او را بزرگ کنم. سهیلا که ترسیده بود، مدعی شد شبی که پسرم را تحویل گرفته تا به آن خانواده بدهد، حال نوزاد خراب شده و به طرز مرموزی جانباخته است.
سهیلا میگفت بعد از مرگ پسرم بهشدت وحشت کرده تا جایی که جسد او را در رودخانه سپیدرود انداخته است. وقتی این موضوع را شنیدم بهشدت عصبی شدم و تصمیم به شکایت گرفتم. بهدنبال اظهارات این زن، مأموران تحقیقات خود را شروع کردند و با راهنمایی شاکی سهیلا را دستگیر کردند. هر چند این زن مدعی شده که نوزاد شاکی پس از تولد جان باخته و او جسدش را به رودخانه انداخته است اما تحقیقات در این پرونده برای افشای زوایای پنهان ادامه دارد.